دوشنبه، فروردین ۳۰، ۱۳۸۹

یه بار یه جایی که یادم نیست کجا بود خوندم وبلاگ فقط واسه درباره‏ی غم نوشتن نیست. این بود که تصمیم گرفتم امروز که خوشحالم بیام بگم من خوشحالم و ناناحت نیستم، نه اینکه اصلن نباشم ولی این مدت به لطف اینکه با پی جی صحبت می‏کنم حالم خیلی بهتره.
خب دیروزم باهاش صحبت کردم. یه نمایشگاهی تو ایتالیا هست که رئیس این شرکته که توشم می‏خواد بره. منم دیدم موقعیت خوبیه به پی جی گفتم می‏تونه بیاد یا نه. اینطور که معلوم بود بدش نمیومد بیاد. بهش گفتم روش حساب باز نکردم ولی اگه تو بیای منم میام که اونجا همدیگه‏رو ببینیم. البته خودم فکر می‏کنم احتمالش کمه، چون پاسپورت پی جی اکسپایر شده، بعدشم اینکه شاید از لحاظ کاری نتونه. خلاصه اگه بشه خیلی عالی میشه. در واقع هم فال میشه هم تماشا.
دوشنبه 30 فروردین 1389

۳ نظر:

fafa گفت...

شادم از شادیت!

شیدا بانو گفت...

خوشحالم خانم
امیدوارم که جور بشه


:)

واقعا" خوشحالم کردی

م.س.ن گفت...

درود نازنین.. آرزومی کنم همیشه خوشحال باشی... و به آرزوهات برسی