من: چرا انقدر روزنامه میخری، من وقت نمیکنم همهرو بخونم!
پدر فقط نگاه میکنه.
من: حالا یعنی شما همهرو میخونی؟
پدر: آره.
من: یعنی همهی همهرو؟
پدر: آره، همهرو.
من: یعنی همهی همهرو؟؟؟؟؟
پدر: نه آگهیهاشو نمیخونم.
شنبه 26 اردیبهشت 1388
پدر فقط نگاه میکنه.
من: حالا یعنی شما همهرو میخونی؟
پدر: آره.
من: یعنی همهی همهرو؟
پدر: آره، همهرو.
من: یعنی همهی همهرو؟؟؟؟؟
پدر: نه آگهیهاشو نمیخونم.
شنبه 26 اردیبهشت 1388
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر