پنجشنبه، آبان ۲۸، ۱۳۸۸

از کجا باید بگم؟ سعی می کنم خلاصه بگم. فکر کنم پارسال یا شاید از یه سال کمی بیشتر بود که یه خانمی تماس گرفت و یه کاری سفارش داد. کار رو که انجام دادم براش ایمیل کردم، اونم ایمیل همکارش که تو دوبی بود رو داد و گفت واسه اون بفرستم. منم فرستادم و تو ایمیل گفتم که چک کنه که اشتباهی نداشته باشه. اونم یه جوری جواب داد که از همون ایمیل اول ازش بدم اومد. مثل کسی که خیلی خودشو قبول داره و میخواد طرف مقابل رو تحقیر کنه. امروز اینارو بهش گفتم.
خلاصه یه چند تا ایمیل این شکلی رد و بدل شد و منم همچنان از این آدم بدم میومد. کار که تموم شد ارتباط قطع شد. یه مدت بعد یه ایمیل داد، یادم نیست دقیقن چی بود ولی یادمه آخرش بهش گفتم بعد از این دیگه نمی خوام هیچ ایمیلی ازش ببینم چون اگه ببینم صد در صد نخونده پاکش می کنم.
دیگه تموم شد، تا اینکه چند وقت پیش دوباره یکی دو تا ایمیل رد و بدل شد تا اینکه ایشون فرمودن خیلی دلش میخواد با من تلفنی حرف بزنه. گفتم چطور بعده اونهمه دعوا شما یه دفعه دلتون خواست با من حرف بزنید؟ خلاصه بازم طرز حرف زدنش طوری بود که من خوشم نمیومد. کلی از خودش تعریف کرد که دانشگاه پلی تکنیک لیسانس گرفته و نمی دونم کانادا فوق گرفته و چی چیو چی چی.
تا اینکه بالاخره امروز اومد اینجا تو محل کارم.
یه تصوری ازش داشتم ولی اونی نبود که من فکر می کردم، اولن از اینایی که زبونشون گیر می کنه وقتی س و ز میگن و یه شکلی که به نظر نمیومد زیاد مهربون یا صادق باشه. هر چند اونطوری که تو ایمیلها حرف زده بود هم نبود. خیلی معقول تر و اصلن به نظر نمی رسید که فکر میکنه آسمون سوراخ شده و این افتاده پایین ولی برام مهمه که قیافه طرف حداقل نشان دهنده صداقتش باشه. هر چند به همونم نمیشه اعتماد کرد. 9 سال هم از من بزرگتر بود. به نظر می رسید خیلی مشتاق ِ ادامه ارتباط بود. بهم پیشنهاد داد بریم بیرون ناهار بخوریم ولی من قبول نکردم. گفت نمی دونم باید اصرار کنم یا نه؟ گفتم نه نیازی نیست من نمی خوام.
خیلی دلم می خواست این آدم ِ امروز اوکی باشه و بتونه منو جذب کنه ولی نکرد.
می خوام پی جی رو بزارم کنار ولی خدا میدونه چقدر سخته.
نمی دونم چیکار باید بکنم؟ نمی دونم باید همچنان منتظر بمونم یا نه؟ و تا کی میشه منتظر موند؟ اگه آخرش فقط واسم پشیمونی بمونه چی؟ همین الانش به خاطر 7 سال گذشته کلی ناراحتم، اونوقت چند سال دیگه یا حتی چند ماهه دیگه چی؟
پنجشنبه 28 آبان 1388

هیچ نظری موجود نیست: