یکشنبه، خرداد ۳۱، ۱۳۸۸

چند سال پیش که کوچکتر بودم یکی از آرزوهایم دیدن این روزها بود ولی نمی‏دانستم که چگونه خواهد بود.
اکنون که همه خیابانها مملو از نیروهای پلیس و ضد شورش است من دلم شور میزند.
دیگر دلم نمی‏خواهد این وقایع ادامه پیدا کند.
دیگر نمی‏خواهم خون جوانهای بی گناه ریخته شود.
نمی‏خواهم جوانی به خودش بمب ببندد و در حضور بقیه منفجر شود و جان بدهد.
دیگر نمی‏خواهم پدری، مادری در سوگ جوان خود بنشیند.
مسن‏ترها می‏گویند از زمان انقلاب 57 بدتر است، نمی‏دانم ولی نمی‏خواهم کمتر از آن هم باشد حتی.
نمی‏خواهم بوی خون را.
نمی‏خواهم دیدن صحنه جان دادن این دختر را
http://www.youtube.com/watch?v=wofaUrh8GDA
یکشنبه 31 خرداد 1388

هیچ نظری موجود نیست: