یکشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۸۸

روز جمعه‏ای همینطور که کنترل تلویزیون و ماهواره دستم بود زدم کانال ام بی سی پرژیا داشت فیلم میداد، نمی دونم از کجاهای فیلمه بود که گفتم از هیچی بهتره و نشستم به نگاه کردن. یه قسمتیش بود که احساس کردم پسره که داشت با باباش صحبت میکرد به فارسی گفت مهم نیست بابا جان! جا خوردم ولی به خودم گفتم صد در صد من اشتباه کردم، ولی من واقعن فارسی شنیده بودم. یه کم دیگه که گذشت دیدم خانومه که هنوز چهره‏ش رو کامل نشون نداده بود هم داره فارسی حرف میزنه، خیلی تعجب کرده بودم که یه دفعه پایین فیلم یه نوار اومد و اسم فیلمو نوشته بود: House of Sand and Fog (خانه‏ای از شن و مه) بود. یعنی کلی ناراحت شدم که چرا از اولش ندیدم ولی همونم غنیمت بود، نشستم تا آخر دیدن. انقدرم اشک ریختم که خدا میدونه، البته مامانمم بود وگرنه فکر کنم یه دو ساعت بعدشم گریه می کردم. آخه مامان من وقتی می بینه داری گریه می کنی انقدر حرف میزنه که فکر کنم میخواد مثلن تو بهش فکر نکنی یا نمی دونم چی چی. خلاصه اگه ندیدید توصیه می کنم حتمن ببینید.
خانومه که شهره آغداشلو بود و یه چیزی که به نظرم ایراد بود این بود که هنرپیشه نقش همسر شهره آغداشلو رو یه خارجی بازی می کرد و وقتی شهره آغداشلو یا پسرشون فارسی حرف می زدن اون انگلیسی جواب میداد. و یکی دو جاییم که مثلن فارسی حرف زد انقدر لهجه داشت که خدا میدونه. مطمئنن خود آمریکاییا هیچوقت این موضوع رو نفهمیدن ولی بالاخره اینهمه جمعیت فارسی زبان اونجا بودن و می دونستن که بیشتر اونها به خاطر خانواده بهرانی ِ ایرانی حتمن فیلم رو می بینن. یعنی یه مرد فارسی زبان پیدا نکردن که نقش همسر شهره آغداشلو رو بتونه بازی کنه؟
یکشنبه 1 شهریور 1388

۱ نظر:

fafa گفت...

چه خوب كه مامانت نزاشته گريه كني ... گريه زياد اصلن خوب نيس من توي اين يه سال همه كارم شده بود گريه و زاري الان چشمام ديگه كم سو شدند و زيرشون وحشتناك گود رفته.....